Ataman Koleji 7

-آیبیکه
رفتیم جلوتر....
شنگول:عا آقا عاکف شما اینجا چی کار میکنید؟
عاکف:والا آقا اورهان از توی یکی از طبقه های ساختمون ما افتاده منو دوروک هم آوردیم بیمارستان
شنگول:وای آقا عاکف خدا ازتون راضی باشه
عاکف:ممنونم اینه چه حرفیه
دکتر از اومد
دکتر:خدا رحم کراه گه به مغزشون آسیب زیادی نزده و فقط دستش شکسته.
شنگول:وایییی! دستت درد نکنه خدا انشاالله ازتون راضی باشه...
دکتر:بلا به دور باشه
توی اتاق پذیرش
...............................
آیبیکه:وای بابا جونم حالت خوبه؟
اورهان:آره آره دخترم نگران نباش.
آقا عاکف و اون پسره بغلش اومدن تو
اون پسره:بلا به دور باشه آقا اورهان
آقا عاکف:بله به دو باشه آقا اورهان و شنگول خانم
شنگول:ممنونم اورهان آقا عاکف تو آورد بیمارستان
اورهان:ممنونم واقعا
دکتر اومد توی اتاق
دکتر:متأسفانه باید بگم که بیمارتون...
#آیبیکه
#شنگول
#اورهان
#عاکف
#اولجان
#دوروک
#بیمار
#خواهران_و_برادران
دیدگاه ها (۲)

Ataman Koleji 8

Ataman Koleji 9

Ataman Koleji۶

Ataman Koleji 5

موضوع: وقتی عضو هشتمی بهت محل نمیدن و بعد ی ساسینگ فن با چاق...

"شراب سرخ" Part: ⁸ویو جنا یهو گرفت از بازوم تا نیوفته....اما...

پارت ۴ فیک دور اما آشنا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط